• « حجاب
  • تهذیب نفس »

علامه محمد تقی جعفری

ارسال شده در 16ام آذر, 1394 توسط ریاحی در فرهنگی

علامه محمد تقی جعفری، روزی در جمعی علت موفقیت خود را - پس از سفارش این که تا زنده است نقل نگردد - چنین بیان کرد:
در سال‏های جوانی و اقامت در نجف، در یک شب گرم تابستان، به دلیل گرمای بیش از اندازه و سختی اقامت در حجره، دعوت فردی را جهت پیوستن به جمع افرادی که در منزل آن شخص بودند، پذیرفتم.

در آن جا شخصی که طنز گویی می‏کرد، گفت: من عکس زیبای زن شایسته از یکی از کشورهای اروپایی را که جراید چاپ شده با خود آورده‏ام، تا دوستان حاضر در جلسه ببینند و قضاوت کنند.
آن شخص از دوستان جلسه خواست که بدون تظاهر به دین داری و تقدس هر کس عکس را مشاهده کند و با صراحت و بدون تعارف بگوید که بین یک لحظه ملاقات و دیدار با امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به طور حضوری و یک عمر زندگی زناشویی با صاحب این عکس، کدام را بر می‏گزیند؟

عکس آن زن را به افراد نشان می‏داد و افراد هم هر کدام در خور برداشت و سلیقه خود، نظری می‏دادند.
معمولاً افراد بیننده اظهار می‏داشتند: امیرالمؤمنین (علیه السلام) را که - ان شاء الله - در لحظه مرگ و عالم برزخ می‏بینیم! ولی در دنیا با این زن مفید است.
من پنجمین نفر بودم. وقتی خواست عکس را به من نشان دهد، طوفانی در قلبم ایجاد شد.
به خود لرزیدم و پیش خود گفتم: چه آزمون حساس و بزرگی، آیا به راستی سزاوار است لحظه‏ای دیدار با امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با شهوت مبادله کنیم؟
بدون آن که عکس را ببینم، از جا برخاستم و جلسه را ترک کردم، در حالی؟ مورد اعتراض حاضران واقع شدم؛ اما اعتناعی نکردم و خود را با ناراحتی به حجره رساندم.
روی پله نشستم، در حالی که سرم را به دیوار تکیه داده بودم، به خواب رفتم. ناگهان خود را در سالن بزرگی یافتم. تعدادی از علمای گذشته نیز حضور داشتند و در صدر جلسه، صندلی قرار داشت و امیرالمؤمنین (علیه السلام) روی آن نشسته بود.
قنبر غلام حضرت و مالک اشتر و… نیز همراه آن حضرت بودند. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) مرا به اسم، خطاب کرده، به نزد خود فراخواند با شوق وصف‏ناپذیر از جا برخاستم. لحظه‏ای خود را در آغوش آن حضرت دیدم. آن حضرت مرا مورد لطف و محبت قرار داد و من نیز آن حضرت را با آن ویژگی‏هایی که در روایات خوانده بودم، دیدم و لذت بردم. در همین لحظه از خواب بیدار شدم. از لحظه نشستن تا ملاقات و بیدار شدنم، حدود هشت دقیقه گذشته بود.
با حالت وصف ناپذیری خود را به جلسه آقایان رساندم و دیدم هنوز سرگرم همان عکس هستند. به آنان گفتم: من نتیجه انتخابم را گرفتم. از آن لحظه به بعد، این موفقیت‏ها در زندگی علمی نصیبم شد.


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مدرسه علمیه ریحانه
  • آموزش
  • فرهنگی
    • اعیاد
    • سوگواری ها
  • پژوهش
    • پایان نامه و مقاله
    • معرفی منابع
    • آموزش PowerPoint و Word
  • متفرقه
  • مهدویت
  • فرقه های ضاله
  • تربیت فرزند
  • طب اسلامی

آخرین مطالب

  • استوری
  • صلوات
  • #- نقل‌ از خود خدا #- پژوهش مدرسه ریحانه
  • #- معرفی کتاب
  • #- معرفی کتاب
  • معرفی کتاب
  • معرفی کتاب
  • معرفی کتاب خاطرات
  • نیم ساعت های طلایی #کتاب #کتابخوانی
  • #-کتاب‌هایی که سردار سلیمانی برای خواندن توصیه کرد

آرشیوها

  • تیر 1400 (2)
  • اسفند 1398 (6)
  • بهمن 1398 (13)
  • دی 1398 (7)
  • آذر 1398 (14)
  • آبان 1398 (11)
  • مهر 1398 (17)
  • شهریور 1398 (13)
  • تیر 1398 (4)
  • خرداد 1398 (3)
  • اردیبهشت 1398 (3)
  • فروردین 1398 (1)
  • بیشتر...

مطالب پربازدید

  • بهشت زیر پای مادران است.
  • بررسی عفو و بخشش در اجتماع از دیدگاه قرآن و روایات (مؤلف: سمیرا نوروزی)
  • آیین برهمایی
  • مقر کتاب (اصفهانی ها بشتابید، البته به درد همه می خوره)
  • شناخت راههای ارتباط قلبی باساحت قدس حضرت مهدی (عج الله)
  • هنگام خوردن آب نگوییم سلام بر حسین(ع)!
  • مقاله: فواید وجود امام زمان(عج ا...) در عصر غیبت- مدرسه علمیه ریحانه اصفهان
  • راست چین کردن خط پاورقی در ورد
  • ملعونین بند آخر زیارت عاشورا
  • سیب نیم خورده؛ نماد اپل
  • ثبت نام حوزه های علمیه خواهران (حوزه علمیه ریحانه)
  • تغییر رنگ اعراب در ورد
  • سیب نیم خورده؛ نماد اپل
  • نوشتن شعر در ورد
  • گزارش کار در هفته کتاب و کتاب خوانی

پیوندهای وبلاگ

  • مِهر و فِهر
  • شمیم آسمان(پژوهش)
  • کوثر ولایت
  • طلبه نگار
  • موج تشنه؛(آموزش جامعی از مقدمات عمومی رایانه )
  • معارف
  • گروه فرهنگی المیزان

کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان • تماس