چگونه یک پاراگراف بنویسیم؟(3)

سلام !

این قسمت آخر چگونه یک پاراگراف بنویسیم است.

در دو قسمت قبل گفتیم ادعای اصلی رو می گیم و بعد دلیل میاریم. حالا نوبت جمله آخره.

جمله آخر جمع بندی و بیان ادعای اصلی به بیان دیگر است.

 می ریم سراغ مثالی که روش کار می کردیم.

در قران «جهل» در مقابل «علم» به کار نرفته، بلکه در مقابل «حلم» به کار رفته است.کلمه علم در قران به معنای آگاهی  و دانشی است که برای سعادت درآخرت مفید است. در قرآن بارها این واژه و مشتقات آن در شکل ایجابی و سلبی آمده و در موارد سلبی از کلمه جهل استفاده نشده و از تعابیری چون«لا یعلمون»و«اولم یروا» استفاده شده است.اما جهل در قرآن مقابل حلم به کار رفته شده و به معنای کم صبری و بی حوصلگی است. در قرآن به مخاطبان گفته می شود می خواهید به دوران پرخاشگری و بداخلاقی های اول باز گردید.

حالا جمله آخر:

کلمه جهل و مشتقات آن در قرآن به معنای بی صبری و پرخاشگری است. در واقع این جمله همان ادعای این پاراگراف است با بیانی دیگر.

مثالی دیگر؛

این مثال رو از استاد خوبمون دکتر حامد صفایی پور بیان می کنم:

ارائه یک سخنرانی خوب کار زیادی می طلبد و نیاز به تلاشی سخت برای فراهم کردن محتوا دارد تا نوشته شود. سال گذشته باید هنگام فارغ التحصیلی در مقابل کل کلاس در دبیرستان سخنرانی می کردم. می خواستم دوستانم و خانواده هایشان را تحت تاثیر قرار دهم، اما کلماتی که نوشتم همواره ساختگی به نظر می رسیدند. من آن قدر نوشتم و بازنویسی کردم تا نهایتاً تصمیم گرفتم تأثیر گذار نباشم بلکه فقط چیزهای خوبی که درباره مدرسه احساس می کردم بگویم. بیش از ساعت ها وقت صرف کردم؛ روزها روی انتخاب واژه ها وقت گذاشتم. وقتی واژه ها را پیدا کردم قسمت سخت کار واقعاً آغاز شد، تمرین روی ارائه ام.سخنرانی را در اتاق خالی ام تمرین کردم. جلوی آینه تمرین کردم. جلوی خواهران دوقلویم سخنرانی کردم. حتی در مقابل والدینم ارائه دادم! پس اجازه ندهید کسی به شما بگوید سخنرانی کردن کار ساده ای است!

ادعا سختی سخنرانی است. که با یک تجربه شخصی و مثال دم دستی به اثبات ادعایش پرداخته. در واقع پشتیبان در این پاراگراف مثال دم دستی است.

موفق باشید!