مقاله: فواید وجود امام زمان(عج ا...) در عصر غیبت- مدرسه علمیه ریحانه اصفهان
آثار وجود امام زمان(عج ا…) در عصر غیبت
زهره صادقی
چکیده
اگرچه وجود امام در هر حالی برای تحقق یک انقلاب همه جانبه در سطح جهان در هر برهه ای از زمان و مکان از ضروریات دین محسوب می شود. وجود امام واقعیّتی مسلّم و پذیرفته شده است، چرا که با توجه به متون روایی و آیات مختلف زمین هیچ گاه از حجّت الهی خالی نخواهد ماند.یکی از مباحثی که همیشه و در همه ی زمان ها مطرح بوده است، بحث از غیبت و پنهان زیستی حضرت مهدی موعود (عج) است و آن اینکه اگر وجود امام در همه ی زمان ها ضروری است، پس چه فایده ای بر وجود امام غایب از نظر مترتب است.امام در جایگاه بلندی در عالم هستی قرار دارد و کسی که به این جایگاه پی ببرد علاوه بر اصلاح خویشتن به اصلاح جامعه نیز پرداخته و با کسب معرفت و بینش بیشتر نسبت به این امام فرزانه در زمره منتظران واقعی قرار خواهد گرفت. در حیات فردی و اجتماعی انسانها سنتهای گوناگونی وجود دارد و یکی از این سنّت ها، سنّت غیبت است و بحث از غیبت امام مهدی (عج) بحث جدیدی نیست بلکه در میان انبیاء گذشته نیز موارد بسیاری دیده شده است و ریشه ی عمیق تاریخی دارد. در این غیبت حکمت هایی نهفته است و هر چند همه ی آنها بر ما آشکار نیست امّا مجهول بودن این حکمت ها در ایمان به آخرین منجی عالم بشریت تأثیری نخواهد داشت. هر چند با توجه به متون روایی به حکمت ها و فواید ظاهری از غیبت ایشان پی برده شده است و خداوند حکیم هرگز کار عبث و بیهوده انجام نخواهد داد که به یاری خداوند متعال با ظهور آن امام عزیز این فواید بر همگان آشکار خواهد شد.
کلید واژه ها: امام، مهدی، فواید، غیبت، حکمت.
غیبت سنت الهی
از آنجا که خداوند حکیم است و حکیم، کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد، از این رو کارهای او در آفرینش و تدبیر امور عالم و آدم، گزاف و بی حساب نخواهد بود و سنت او در تدبیر امور، بر اساس ضوابط و اسباب ویژه خواهد بود. خداوند چه در حیات فردی و چه در حیات اجتماعی سنّتهای گوناگونی دارد و در هر مورد از ضابطه و قانون ویژه ای بهره می گیرد و روش خاصی را اعمال می نماید.(1)
از سنتهای خدای توانا که در میان بندگانش از روزی که انبیاء را مبعوث کرده و جریان دارد (و سنّت خدا هم هرگز تغییر پذیر نیست) آزمایش و امتحان بشر است. این عالم مدرسه ی علمیّه و پیامبران معلّم و مبلّغ هستند و هر مدرسه و درس امتحاناتی که مناسب حال آن باشد لازم دارد.(2) چنانکه خداوند عزیز در قرآن می فرماید: آیا این مردم پنداشتند که واگذار شدند به محبت اینکه گفتند: ایمان آوردیم و آنان مورد آزمایش قرار نخواهند گرفت». 3
یکی از مصادیق این آزمایشات غیبت است و در تاریخ زندگی و معجزات و کرامات انبیاء و اولیاء خاص و خواص مؤمنین بی سابقه نیست و مکرّر اتفاق افتاده است. در وقت هجرت از مکّه ی معظمه به مدینه ی طیّبه نیز بر حسب تواریخ معتبر مشرکین که بر خانه ی پیغمبر برای کشتن او اجتماع کرده بودند، شخص آن حضرت را ندیدند و پیغمبر بعد از آن که علی(ع) را مأمور فرمودند که در بستر ایشان بخوابد و مشتی خاک بر گرفت و بر سر آنها گذارد و آیاتی از سوره ی (یاسین) را قرائت نمودند.
از این رو در روایات بسیاری به این امر اشاره شده است که غیبت مهدی موعود (عج) نیز محتاج اعجاز و طرق عادت نمی باشد، زیرا مسأله ی غایب شدن شخص مسئله ای است واقع شده و سابقه دارد همواره اشخاصی را می بینیم که شخص و جسم آنها در نظر ماست ولی ما آنها را نمی شناسیم بنابراین غایب شدن امام مهدی (عج) بزرگترین امتحان و آزمایش برای شیعه ی آن بزرگوار، بلکه غیر شیعه آن حضرت است و فرقی هم در طولانی بودن و کوتاه بودن مدّت غیبت ندارد.
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند: «همانا درباره ی صاحب این امر، سنّت هایی از سنّت های انبیاء است: سنتی از موسی بن عمران، سنّتی از عیسی و سنّتی از یوسف و سنّتی از محمّد. اما سنّت او از موسی بن عمران، آن است که او نیز خائف و مراقب و منتظر است و اما سنّت او از عیسی، آن است که در حق او نیز همان می گویند که درباره ی عیسی گفتند، اما سنت او از یوسف مستور بودن است. خداوند حیان او و خلق، حجابی قرار می دهد او را می بیند، اما نمی شناسد، اما سنّت او از محمّد آن است که به هدایت او مهتدی می شود و به سیره ی او حرکت می کند.(5)
آنچه از مجموع روایات به دست می آید، این است که سنّتهایی از سنن پیامبران درباره ی حضرت حجّت جاری می شود و آن حضرت در بعضی از مسائل و وقایع با آنها مشابهتی دارد. علت این مطلب برای ما روشن نیست و شاید بتوان گفت که این سنّتها، نشانه ها و اشاره هایی بر امامت و ولایت آن حضرت است تا اینکه پیروان حق و طرفداران خط هدایت راه را گم نکنند؛ بنابراین غیبت های پیامبران برای آزمایش امتشان بوده است و مقدار طولانی شدن دوره ی آزمایش هر امّت بر حسب نقص و کمال عقلی و ایمان و اقبال و توجّه آنان به فطرت توحیدی خودشان است و از آن جا که امّت پیامبر از این جهات، کاملترین امتّها هستند و روز به روز نیز کمال عقلی بیشتری یافته اند، با غایب شدن امام دوازدهم و طولانی شدن غیبتش تحت آزمایش بیشتری قرار گرفته اند و بعد از سپری شدن آن، زمان ظهور قائم و غایب منتظر فرا می رسد و هنگامه ی تحقق وعده ی الهی و چیره شدن دین اسلام بر همه ی ادیان فرا می رسد و برترین مصداق آیه ی شریفه که فرمود: « (6) نمایان خواهد شد.(7)
انواع غیبت
غیبت امام زمان یک واقعیّت مسلّم است که از قبل توسط پیغمبر اکرم و ائمه معصوم پیش بینی شده است. داستان غیبت حضرت مهدی موضوع جدیدی نیست، بلکه ریشه ی عمیق دینی دارد. رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلّم) در این زمینه فرمودند: «سوگند به خدایی که مرا به بشارت برانگیخت! قائم فرزندان من بر طبق عهدی که به او می رسد غایب می شود، به طوری که بیشتر مردم خواهند گفت: خدا به آل محمّد احتیاجی ندارد و دیگران در اصل تولّدش شک می کنند، پس هر کس زمان غیبت را درک نمود باید دینش را نگهداری کند و شیطان را به خود راه ندهد. مبادا که او را از ملّت من بلغزاند و از دین خارج کند، چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. خداوند شیطان را دوست و فرمانروای کفّار قرار داده است».(8)
غیبت امام(عج) به 2 مرحله تقسیم می گردد: 1- مرحله ی کوتاه مدت که به آن غیبت صغری گفته اند و 2- مرحله ی بلند مدّت که به آن غیبت کبری گفته می شود. (9)
لیکن در ابتدای این فصل سوالی مطرح می شود که چرا که حضرت به یکباره در پس پرده غیبت فرو نرفتند؟ چرا ابتدا غیبت صغری و سپس غیبت کبری صورت گرفت/ باید توجه داشت که اگر این غیبت به یکباره رخ می داد، ضربه سنگینی به پایگاههای مردمی و طرفداران امامت وارد می شد و مردم احساس می کردند دیگر به رهبری فکری و معنوی خود دسترسی ندارند؛ بنابراین لازم بود که برای غیبت تامّه زمینه سازی شود تا مردم به تدریج با آن خو بگیرند. در واقع دوران غیبت صغری نوعی آماده سازی برای غیبت طولانی بود و غیبت طولانی هم مقدمه ظهور و حضور ظاهری آن حضرت در جامعه ی انسانی است. (10)
1- غیبت صغری
غیبت صغری امام عصر (عج) از نهم ربیع الاول سال (260هـ . ق) همزمان با شروع امامت آن حضرت آغاز شد و تا نیمه شعبان سال (329 هـ . ق) یعنی بیش از 69 سال به طول می انجامد. (11) اسحاق بن عمار صیرفی می گوید: از امام جعفر صادق (ع) شنیدم که فرمودند: «للقائِمِ غیبتان اِحدَیهُما قصیرَهٌ و الاخری طویلَهٌ فَالغَیبَهُ الاولی لا یَعلَمُ بِمَکانِهِ فیها اِلاّ خاصَّهٌ شیعَتِهِ و الاُخری لایَعلَمُ مکانَهُ فیها اِلاّ خاصَّهُ مَوالیهِ(12)؛ قائم دو غیبت دارد: یکی کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت اوّل به جز شیعیان خاص او کسی از مکان وی آگاه نیست و در غیبت دوم تنها خدمتگزاران خاص او از مکان وی اطلاع دارند».
ویژگی های غیبت صغری
1- محدود بودن به زمان معیّن: زمان غیبت صغری محدود بود و از نظر زمانی 69 سال و چند ماه طول کشید و به دلیل کوتاه بودن مدّت آن «غیبت صغری» نامیده شد. به خلاف غیبت کبری که غیر از خدا کسی از مدّت آن آگاهی ندارد.
2- پنهان نبودن حضرت از همگان: در دوران غیبت صغری امام از نگاه ها پنهان بود، لیکن این غیبت همگانی نبود، بلکه کسانی مانند نوّاب خاص و برخی از وکلای حضرت، با ایشان در تماس بودند و پرسش ها و نامه های مردم را خدمت امام می بردند.
3- ارتباط حضرت مهدی (عج) با مردم به وسیله ی افراد مشخص: در غیبت صغری، حضرت چهار نماینده داشتند که آنها را به صورت معیّن و مشخص تعیین کرده بودند و آنان موظّف بودند بین امام و مردم ارتباط برقرار کنند و اقامتگاه و مکان حضرت را می دانستند.(13)
نایبان خاص در غیبت صغری
یکی از مباحث مهم در دوران غیبت صغری بحث از نیابت خاص است. در این دوران حضرت به واسطه ی چهار نفر از نایبان خاص خود با شیعیان در رابطه بود و امور آنان را سر و سامان می داد. رابطان میان آن حضرت و شیعیان، چهار نفر از اصحاب با سابقه و مورد اعتماد امامان پیشین بودند که یکی پس از دیگری، این وظیفه مهم را بر عهده داشتند. نوّاب خاص با وکیلان حضرت در دورترین نقاط شهرهای اسلامی در تماس بوده و نامه ها و خواسته های شیعیان را به محضر مقدس ایشان می رساندند و در جواب، توقیعاتی از طرف حضرت صادر می شد. نکته قابل توجه به اینکه در این دوره نه فقط شخص حضرت از دیده ها پنهان بودند بلکه بیشتر سفرای ایشان نیز به طور ناشناس و بدون آن که جلب توجه کنند، عمل می کردند.(14) این نایبان عبارتند از:
1- ابوعمر و عثمان بن سعید عمری: وی مورد اعتماد مردم و انسانی جلیل القدر و وکیل امام هادی و امام عسگری بود. او مورد اعتماد سه امام معصوم بود و در اجرای مراسم ولادت حضرت مهدی حضور چشمگیری داشت. همچنین مراسم کفن و دفن امام عسگری را به عهده گرفت. ایشان نقش مهمی در رسوایی جعفر کذاب داشت و بعد از شهادت امام حسن عسگری عهده دار نیازهای خانواده آن حضرت شد. طبق روایت های متعدد ایشان مورد وثوق و اطمینان بودند و از سوی ائمه مورد تجلیل واقع شد. (15)
2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری: عثمان بن سعید پیش از وفات خود به فرمان امام عصر فرزند خود محمد بن عثمان را به جانشینی خود و نیابت امام معرفی کرد. محمد بن عثمان، همچون پدر بزرگوارش از بزرگان شیعه، و در تقوا و عدالت، مورد احترام و اعتماد شیعیان بود. (16)
محمد بن عثمان بن رغم مخالفت هایی که از سوی مدّعیان دروغین نیابت با وی صورت می گرفت و با وجود فشارهایی که از سوی مدعیان دروغین و حاکمان خلفای آن دوران بر وی وارد می شد توانست جایگاه نیابت ولی عصر را به گونه ای شایسته نگه داشته و امور واگذار شده را به شایستگی انجام دهد. این نایب، میان نوّاب چهار گانه بیشترین مدّت را به خود اختصاص داد و حدود 40 سال نایب و رابط بین امام و شیعیان بود، از این رو توانست مسائل فقهی، کلامی، اجتماعی و … بیشتری را از حضرت مهدی پرسیده پاسخ های آن حضرت را در اختیار عموم مردم قرار دهد. (17)
3- حسین بن روح نوبختی: وی متکلم و فقیه شیعی ایرانی است، پیش از آن محمد بن عثمان او را حلقه اتصال بین خود و وکلای دیگرش در بغداد قرار داده بود: نایب دوم، دو یا سه سال پیش از درگذشت خود با ارجاع برخی از شیعیان که اموالی از سهم امام و غیر آن پیش او می بردند و به حسین بن روح، زمینه را برای نیابت وی از طرف امام زمان هموار می کرد و تأکید می کرد که این دستور از طرف امام صادر شده است.
وی میان شیعیان بغداد شهرت فراوانی داشت و با همکاری وکلای بغداد و سایر مناطق، کار خویش را در جایگاه نیابت امام زمان آغاز کرد و در سال 326 ق وفات یافت. مدت نیابت وی نزدیک 21 سال بود.(18)
4- ابوالحسن علی بن محمد سمری: وی چهارمین و آخرین سفیر ولی عصر است. وی پس از درگذشت حسین بن روح به مقام سفارت رسید و مدّت 3 سال عهده دار این جایگاه بود. او از خاندان شیعه بود و در خدمتگزاری به امامیه شهرت فراوانی داشت. وی فرصت زیادی برای فعالیت نداشت، به همین دلیل مانند نایب های پیش از خود، نتوانست فعالیت های گسترده ای انجام داده و تغییرات قابل ملاحظه ی در روابط خود و وکلا پدید آورد، لیکن به اعتقاد شیعیان، بزرگواری و مورد اعتماد بودن او مثل سایر نایبان بود و مورد پذیرش عموم شیعیان قرار گرفت. شش روز پیش از رحلت او، توقیعی از سوی امام دوازدهم به دستش رسید که مرگ وی را پیشگویی و زمان مرگ را نیز تعیین کرده بود. متن این توقیع شریف، نمایانگر پایان غیبت صغری و نیابت خاص و آغاز غیبت کبری و نیابت عام است.(19)
ویژگی های نایبان خاص
الف: ایمان و تقوا
ب: تقیّه و رازداری در بالاترین سطح
ج: صبر و مقاومت در حد عالی و ممتاز
د: درایت و فهمیدگی
ه: از کسانی بودند که در دستگاه ظالمان عباسی نسبت به آنها حساسیتی نباشد. (20)
وظایف نایبان خاص
الف: برطرف کردن تردید شیعیان درباره حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه)
ب: پنهان نگه داشتن مکان حضرت
ج: پاسخگویی به پرسش های فقهی و مشکلات علمی و عقیدتی
د: سازماندهی وکیل های حضرت
ه: رهبری دوستداران و طرفداران امام و حفظ مصالح اجتماعی شیعیان
خ: جلوگیری از فرقه گرایی و گروه گروه شدن شیعیان
و: مبارزه با مدعیان دروغین مهدویّت
ه: گرفتن اموال متعلق به امام و مصرف آن در موارد لازم(21)
2- غیبت کبری
غیبت کوتاه مدت حضرت مهدی (عج الله) با رحلت چهارمین سفیر ویژه ایشان به پایان رسید و دوران غمبار غیبت طولانی او آغاز گردید، بدین سبب راههای دسترسی و ارتباط با آن حضرت قطع شد و رهبری مذهبی و دینی که در کف با کفایت آن گرامی بود، دگرگون شد و به اسلام شناسان، مجتهدان و فقیهان برخوردار از شرایط و دارای ویژگی های برجسته ای که در روایات آمده است، انتقال یافت. حضرت مهدی در نامه ی مبارکی به یکی از چهره های مورد اعتماد شیعه بنام «اسحاق بن یعقوب» که به وسیله ی دومین نایب خاص به او رسیده مرقوم داشت:
«و اَمّا الحوادِثُ الواقِعَه، فَارجِعُوا فیها الی رواه احادیثِنا، فَاِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکُم و انا حُجَّه اللهِ علیکُم(22)؛ و اما درمورد رویدادها و جریاناتی که در آینده رخ خواهد داد، به روایان حدیث ما رجوع نمایید، زیرا آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان می باشم».
در مورد مسایل و رویدادهای جدیدی که روایت خاصی در مورد آنان نبود تا آن را تعیین کنند، حضرت مهدی به مردم دستور دادند به محدّثان و فقیهان رجوع نمایند که دارای قدرت استخراج مقررّات اسلامی و دارای توانایی استنباط احکام شرعی از قواعد و اصول عامّه هستند، همان قواعد که از قرآن و روایات صحیح و استوار دریافت می گردد. به این وسیله، آن حضرت خطّ جدیدی را در پاسخگویی به مسایل فقهی و حقوقی برای شیعیان از راه مرجعیّت دینی که در چهره ی اسلام شناسان و روایان حدیث اهل بیت تجسم می یافت گشود.(23)
ویژگی های غیبت کبری
1- طولانی بودن و نامعین بودن مدت این دوران: بر خلاف غیبت صغری این دوران زمان طولانی را در بر خواهد داشت.
2- نامشخص بودن پایان آن: دوره غیبت کبری محدود خواهد بود اما پایان آن نامشخص است و جز خداوند علیم کسی از آن آگاهی ندارد.
3- قطع ارتباط ظاهری با مردم در این دوران: ارتباط موجود در زمان غیبت صغری در این دوران وجود نخواهد داشت.
4- فراگیر شدن حاکمیت ستم و جور در زمین: از ویژگی های مهم دوران غیبت کبری گسترش حاکمیت ظلم و ستم است که هر چه به زمان ظهور نزدیک تر می شود بر شدت آن افزوده می گردد.
5- شدید شدن آزمایش های الهی: اگرچه از سنّت های الهی در همه ی دوران ها امتحان بندگان است. اما به دلیل هایی این امتحان ها، در دوران غیبت کبری شدت بیشتری می یابد به ویژه در آستانه ی ظهور که آزمایش و امتحان بندگان جدّی تر می شود.(24)
نایبان عام در غیبت کبری
در قبل گفته شد که منظور از نیابت خاصه این است که امام اشخاصی را به اسم و رسم به عنوان نایب خود معرفی می کند. اما منظور از نیابت عامه این است که امام(علیه السلام) ضابطه ای کلی به دست می دهد تا در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضوابط از همه جهات بر او صدق می کند، نایب امام شناخته شود و به نیابت از امام، ولی جامعه در امر دین و دنیا باشد.
بنابراین کسانی که در دوره ی غیبت صغری نیابت داشتند نواب خاص نامیده می شوند و کسانی که از آغاز غیبت کبری نیابت داشته و دارند و بر طبق ضابطه معین شده از سوی خود امام به نیابت رسیده اند، نایب عام نامیده می شوند. بر اساس روایات وارده، مقام نیابت به وسیله ی خود ائمه طاهرین به فقیه واجد شرایط تفویض شده است، لذا مخالفت با دستور نایب امام و ردّ حکم چنین پیشوایی ردّ بر امام و به دنبال آن ردّ بر پیامبر و خدای سبحان است.(25)
بعد از اینکه معلوم شد فقهای واجد شرایط به عنوان نماینده و نایب حضرت مطرح هستند، جای این سوال است که فقها در کدامین منصب و مقام نایب امام اند؟ آیا در همه مناصبی که برای پیامبر و امام وجود داشت، نایب و نماینده اند یا در بعضی از آنها؟
معلوم است که برخی کمالات و مقامات ائمه، قائم به نفس قدسی آنهاست. مانند ولایت تکوینی، علم غیب و … و این مقامات نیابت بردار نیست و نیاز به این ندارد که در زمان غیبت، حضرت در این مناصب نماینده داشته باشد و از جمله شرایط زعامت و مرجعیّت لحاظ نشده اند.
اما در منصب های دیگر از قبیل: فتوا و بیان احکام الهی، منصب قضا و فصل خصومت، زعامت و رهبری جامعه و اداره ی امور مملکت اسلامی، از وظایف فقیه جامع الشرایط است و همان گونه که پیامبر و امام موظف بودند، به این وظایف عمل کنند، فقیه نیز می تواند امور جاری مملکت و مورد نیاز جامعه را زیر نظر بگیرد و به عنوان یک حاکم مطلق با ولایتی که دارد جامعه مسلمانان را اداره کند.(26)
فلسفه غیبت
تاکنون بشر با وجود تمام علوم و دانش هائیکه از راه های عادی تحصیل کرده به کشف تمام اسرار و خلقت موجودات عالم موفق نشده و اگر هزارها سال دیگر هم جلو برود، هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار ناچیز است؛ بنابراین کسی نمی تواند نسبت به وجود یکی از پدیده های این جهان بزرگ به علت عدم کشف اسرار آن اعتراض کند و یا نظامات عالم تکوین را بدون فایده و مصلحت بداند. این قاعده در عالم تکوین و تشریع هر دو جاری است. در عالم تشریع مواردی داریم که هنوز عقل ما به فلسفه آن راه نیافته و همان طور که در عالم تکوین در این موارد حق اعتراض نداریم، در عالم تشریع هم حق ایراد و اعتراض نداریم.
بعد از این مقدمه، ما در ایمان به غیبت حضرت مهدی (عج) نیز به هیچ وجه محتاج به دانستن آن نیستیم و اگر به فرض نتوانستیم به هیچ یک از اسرار آن برسیم در ایمان به ایشان جازم و آن را به طور قطع باور داریم و میان دانستن و نداستن ما هیچ رابطه ای نیست و حتی اگر ما اصل غیبت را هم نشناسیم و واقعیت آن صدمه ای نمی زند.(27)
درباره ی علت غیبت، خداوند در قرآن مجید می فرماید: «ای افراد با ایمان از چیزهایی که اگر علت آن برای شما آشکار گشت شما را ناراحت می کند سوال نکنید».28
در بررسی هایی که روی روایات انجام شده است نخستین نکته ای که به چشم می خورد این است غیبت سری از اسرار خداوند است. رسول اکرم در این باره می فرمایند: «ای جابر! همانا این، امری است از امر خداوند و سری است از سرّ خدا که بر بندگان او پوشیده است، پس بر حذر باش که دچار تردید نشوی، همانا شک درباره ی خدا کفر است».(29)
اما از آنجا که برخی شیعیان همواره این پرسش را مطرح می کردند، در سخنان معصومین به برخی حکمت های ظاهری غیبت آن حضرت اشاره شده است از آن جمله:
1- برای حفظ جان حضرت
انتقادی که در این مورد وارد شده است این است که اگر امام حسن عسگری، فرزند خود را به خاطر ترس از کشته شدن پنهان نگه داشته مسلماً این امر باید به طریقه اولی درباره ی امامان قبل از او انجام می گرفت.
این انتقاد او کاملاً بی اساس است، زیرا آنچه که ایشان را وادار کرد که ولادت فرزندش و ادامه حیات او را مخفی داشته و حتی اجازه ذکر نام او را به شیعیان نداد این بود که پادشاهان و خلفاء زمان امامان پیشین می دانستند که آنان همواره از برخورد با زمامداران قدرت و دخالت در امور سلطنت پرهیز نموده و قیام مسلحانه را تجویز نمی کند.
اما پس از مرگ، امام حسن عسگری طبق پیشگویی های امامان پیشین، وجود کسانی که نبرد مسلحانه را تجویز نمی کردند سپری گردید و مهدی موعود خود رهبری این قیام مسلحانه را بر عهده خواهد گرفت. از طرف دیگر اگر یکی پدران ایشان کشته می شد، حکمت و تدبیر الهی اقتضا می کرد که امام دیگری به جای او نصب گردد، ولی اگر امام زمان کشته می شد مصلحت و تدبیر امور انسانها اقتضا نمی کرد که خداوند امام دیگری را به جای وی نصب نماید. (30)
2- آزادی از بیعت طاغوت ها
اسحاق بن یعقوب در نامه اش که به دست دومین نائب خاص حضرت ولی عصر به آن حضرت رساند، در ضمن سوالات خویش از حکمت غیبت پرسید و آن حضرت پاسخ فرمودند: «اما در خصوص علت غیبت، پس بدان که خدای سبحان می فرماید: ای مؤمنان! از اموری نپرسید که چون هویدا گردید اندوهگین شوید همه پدرانم ناگزیر از بیعت طاغوت زمانشان بودند، اما من در حالی ظهور خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی را بر گردن ندارم»(31)
این روایت افزون بر آنکه بیان یکی از اسرار غیبت آن وجود مبارک است، نشان می دهد که حضرتش در زمان ظهور، تمام طاغوت های عصرش را به اسلام ناب فرا می خواند و اگر استکبار ورزند، با آنان مبارزه می کند و بر سر احکام الهی با کسی سازش روا نمی دارد و این رهایی، خود از برکات غیبت آن حضرت است، وگرنه هیچ امام معصومی از بیعت با خلفای ستمگر اموی، مروانی و عباسی خشنود نبوده است.(32)
3- ابتلا و امتحان انسان ها
یکی از سنت های خداوند، آزمایش انسان ها و گزینش انسانهای موفق است تا انسان ها در پرتو باورهای صحیح، انجام دستورهای الهی و شکیبایی در برابر ناملایمات، تربیت یافته و به کمال برسند. از آن جا که این نوع آزمایش به دلیل عدم حضور ظاهری امام، بسیار مشکل و طاقت فرساست، لیکن در تکامل روح انسانها نقش بسیار مهم دارد و با این آزمایش است که ثابت می شود چه کسی ثابت قدم و استوار و چه کسی در ایمان و اعتقاد سست و مردود است.
از مجموع سخنان معصومین به دست می آید که مهم ترین ویژگی مرتبط با امتحان و آزمایش انسان ها در این دوران، گریز آنها از دین و آموزه های آن و به اوج رسیدن دنیاپرستی است و افرادی که از این آزمایش سربلند بیرون آمده و ایمان خود را به خوبی حفظ کرده و پروای الهی داشته باشند، ارزش والایی دارند.(33)
امام موسی کاظم(علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «هنگامی که پنجمین فرزند امام هفتم غایب شد مواظب دین خود باشید، مبادا کسی شما را از دین خارج کند. برای صاحب الامر ناچار غیبتی خواهد بود، به طوریکه گروهی از مؤمنین از عقیده بر می گردند و خدا به وسیله ی غیبت بندگانش را امتحان می کند».(34)
4- تأدیب و مجازات شیعیان
آن امتی که پیغمبر و امام در میان آنان باشند و برای حق واجب خود قیام نکنند و یا امر او را اجرا نکنند و یا نهی او را امتثال ننمایند و دعوت پیغمبر و امام در ایشان تأثیر نکند و امت از حد خود تجاوز نمایند برای ایشان جایز است که آن امت را ترک نموده تا به این وسیله امت خود را ادب و آگاه کند تا شاید راه هدایت پیش گیرند و مطیع و منقاد گردند. تاریخ نشان می دهد که اهل بیت وحی و رسالت چه مصیبت هایی دیدند، از قبیل: اذیّت و سختی و قیام نکردن امت برای آن حقّی که خدا آنرا اجر و مزد رسالت ایشان قرار داده بود و همیشه ایشان دچار شدت و سختی هایی مانند اسیر شدن، زندانی بودن، جلاء وطن و تبعید بودند.(35)
مهدی منتظر به جمیع اینگونه موضوعات علم دارند و می داند که اینطور ظلم و ستم ها نسبت به او نیز عملی خواهد شد. بلکه نسبت به آن حضرت حتی شدیدتر نیز خواهد بود، زیرا که مردم غرض آن حضرت را می دانند چرا که آن حضرت با شمشیر خروج خواهند کرد؛ بنابراین غرض آن حضرت از غیبت ادب کردن امّت، آگاه نمودن آنها، برگشتن امّت به طریق هدایت در یافتن حق واجب خود خواهد بود. (انشاء الله). (36)
فواید امام غایب
در بخش قبل حکمت های غیبت امام زمان بیان شد و اعتقاد به وجود این امام غایب از اعتقادات پایه ای و وجه تمایز شیعه است. فرزندان این مکتب از همان کودکی با مفهوم غیبت امام دوازدهم آشنا می گردند ولی از همان ابتدا، پرسش اساسی نیز در اذهان جای می گیرد که: وجود امامی که بر حیاتش اصرار می ورزیم، از او سخن می گوییم، هر سال تولدش را جشن می گیریم و… اما غایب است چه فایده ای دارد؟ و چنین امامی چه نقشی در زندگی ما می تواند داشته باشد؟
و پاسخ اینکه: آن دسته از سنت های الهی، که از کانال وجودی امام جاری می شود، همان چیزی است که ما، آن را فواید «بودن» امام می نامیم و مهمترین این فواید «اصل برپایی عالم، و بقاء و استمرار خلقت به سبب وجود امام و حجت الهی» است. همان طور که پابرجایی هر خیمه ای به ستون و محور آن وابسته است، عمود خیمه ی هستی نیز، وجود حجّت الهی است.
اما عمود یک خیمه، ممکن است، ستون آشکاری در میان آن باشد که برای همه قابل مشاهده باشد و یا از نوعی تعبیه گردد که برای همه به راحتی قابل رؤیت نباشد. در هر حال واقعیت وجودی خیمه وابسته به همان ستون است. چه آشکار باشد و چه پنهان.(37)
بنابراین وجود امام معصوم در هر زمان، به حکم جایگاهش، منشأ فواید و برکات بسیاری است و از سویی به لحاظ ماهیّت وجودی اش، عامل حفظ و بقای عالم خلقت، برپایی دین، واسطه ی رسیدن رحمت و فیض الهی بر مردم و مایه ی امان اهل زمین است. از جهتی دیگر بر اساس مسئولیتی که بر عهده دارد، در هدایت مردم تلاش می کند و برای رفع گرفتاری مادی و معنوی ایشان قیام کرده و دعا می نماید؛ بنابراین برای بهره وری از این نعمت تفاوتی میان امام ظاهر در بین مردم و امام حاضر، اما شناخته وجود ندارد. (38)
اما از میان فواید امام به مواردی از آن اشاره می شود:
1- امام غایب خورشید پشت ابر
علامه مجلسی در وجه تشبیه آن وجود مقدّس به آفتاب زیر ابر چند وجه ذکر کرده اند:
1- نور وجود و علم و هدایت و سایر خیرات به برکت آن جناب به خلق می رسد و حقایق و معارف بر موالیانش ظاهر می شود، پس هر که دیده ی دلش اندکی به نور ایمان منور شده، می داند که هرگاه ابواب فرج بر کسی مسدود گردد و مسأله ی غامضی بر او مشتبه گردد، چون متوسل به آن جناب شود به اندازه ی توسل، ابواب رحمت و هدایت بر او مفتوح می گردد.
2- چنان که آفتاب به وسیله ابر پوشیده شود، با وجود انتفاع خلق به نور آن در هر زمان، منتظر رفع حجاب ابر هستند، همچنین مخلصان و مؤمنان پیوسته در ایام غیبت منتظر فرج هستند و به آن انتظار، ثواب عظیم می برند.
3- منکر وجود آن حضرت با وجود نور امامت و ظهور آثار ولایت مانند منکر وجود آفتاب است، هرگاه به وسیله ی ابر پوشیده شود.
4- نظر به قرض آفتاب اکثر دیده ها را ممکن نیست و چه بسا با عث کوری چشم نظر کننده و یا تیره و تار شدن آن شود، همچنین دیدن شمش جمال بی مثال آن جناب باعث کوری بصیرت ایشان گردد. چنانچه از بعضی از علماء نقل کردند که تمنّی می کرد مرگ پیش از ظهور را از ترس امتحان در آن زمان و افتادن در دام شیطان.
5- چنانکه نور آفتاب داخل خانه ها می شود به قدر خلل و فرجی که در آن هاست و صاحب خانه سود می برد، به قدر راهی که برای تابیدن آن مهیّا کرده و موانع را از آن برداشته، همچنین خلق از نور هدایت و علم آن حضرت به اندازه ای که حجاب هایی که از روی شهوات بر قلوب خود دارند را رفع کرده باشند بهره مند شده و دیده ی بصیرت آنها به همان اندازه باز می شود. (39)
2- اثر امید بخشی
آدمی به امید زنده است. انسان بی امید، مرده ای است متحرّک به گفته ی رسول خاتم (ص): «اگر امید نبود مادری فرزند خود را شیر نمی داد و کسی درختی نمی کاشت».(40)
بزرگترین خدمتگزاران عالم بشریت اشخاصی هستند که توانستند بشر را امیدوار نگه دارند. دمیدن روح امید و بشارت به آینده ای روشن از بزرگترین جلوه های محبّت آن امام بزرگوار به مسلمین و شیعیان است. کشتی به گل نشسته ی انسان معاصر، آن هم در این عصر و انفسا و ترانه ی دود و باروت، ظلم و ستم و خشونت و تبعیض، بی نسیم انتظار مهدی، محال است به حرکت در آید. نام مهدی همچون روحی است در کالبد فسرده ی زمان و بهاری است در فصل یخبندان و هدیه ای الهی در متن سیاهی ها.(41)
3- نگهبانی در آیین خداوند با هدایت های باطنی
پیشوایان معصوم، مربیّان اصلی انسانها هستند و مردم همواره از زلال معارف ناب ایشان بهره ها برده اند. در زمان غیبت نیز، اگر چه دسترسی مستقیم و استفاده همه جانبه از محضر امام ممکن نیست، آن معدن معلوم علوم الهی به راههای مختلف، گره از مشکلات علمی و فکری شیعیان باز می کند. این امر نه تنها در دوران غیبت صغری با پاسخگویی به پرسش های مردم از طریق نامه های امام که به توقیعات مشهور است، تحقق یافت، بلکه در دوران غیبت کبری نیز به صورت هدایت باطنی صورت پذیرفت.
شکی نیست که بقای مکتب تشیّع در گرو حمایت های آن امام پنهان است. شیعه بر این باور است که ایشان همواره در هنگامه های حساس همانند دست غیبی اراده های نقش آفرین را در جهت اصلاح امور هدایت می کند و این اصلاحات با هدایت هایی که گاهی به وسیله شخص امام وگاهی به وسیله دیگران درباره ی کسانی که شایستگی آن را دارند، انجام می گیرد.(42)
4- دفاع از اسلام
مخالفان انتقادی وارد کرده اند که و آن این است که نقش امام در جامعه، حفظ و نگهداری شریعت اسلامی و مواظبت کردن از احوال امت و جامعه ی اسلامی است و اگر غیبت امام ادامه پیدا کند، اقامه ی حدود اجرای احکام و جهاد با دشمنان که باید به وسیله ی او انجام شود، همگی متوقف می شود؛ بنابراین وجود چنین امامی با عدمش مساوی خواهد بود.
پاسخی که داده می شود این است که احتیاج به وجود امام از آن جهت است که شریعت و قانون اسلام حفظ شده و به همان گونه که وظیفه ایشان است تبلیغ گردد و اگر کسی یا کسانی پیدا شوند که به این امور قیام کنند در این صورت امام حق دارد ساکت بماند و یا پنهان شود و هر گاه همه ی امت بر ترک این عمل اتفاق کردند و از راه حق و قانون صحیح منحرف شدند، قهراً امام حق ندارد که در پنهان بماند، بلکه باید ظاهر شده و این کارها را شخصاً انجام دهد. (43)
بنابراین درست است که امام در عصر غیبت در نهایت خفا زندگی می کند، لیکن بصیرت و بینایی کامل در حل و فصل امور ضروری مردم و دفاع از حوزه مقدسه ی اسلام کوشش می نماید و به برکت وجود مقدس امام عصر(عج) دسته ای از مردم برای دفاع از دین مجهز می شوند و در تصمیمات خود از معارف و علوم قرآن الهام می گیرند.(44)
5- افزایش ضریب پاداش مؤمنین
یکی از ثمرات غیبت امام عصر(عج) افزایش پاداش معنوی و ثواب اعمال مومنین در دوران غیبت است، زیرا همچنان که شرایط غیبت شرایطی سخت برای حفظ دین است محرومیت از حضور امام زمان یک محرومیت بزرگ معنوی است، در مقابل، مراقبت از ایمان و حفظ و ثبات قدم و صبر بر این محرومیت پاداش مومنین را دهها برابر افزایش می دهد. در روایات اهل بیت برای مومنین دوران غیبت پاداش مجاهدین در رکاب رسول الله و پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد و فضیلت پنجاه برابر بیشتر از مجاهدین حاضر در این جنگها قائل شده اند.
امام صادق (ع) در این زمینه می فرمایند: «فرد منتظر امر ما مانند شخصی است که در راه خدا، میان خون خود غوطه ور گردد».(45)
و امام سجاد (ع) می فرمایند: «هر که در روزگار غیبت قائم ما، بر ولایت ما استوار بماند، خداوند پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد را به وی عطا فرماید».(46)
6- ایمنی بخشی از بلاها
بدون تردید امنیت از اساسی ترین نیازهای زندگی است و پدید آمدن رخدادهای ناگوار زندگی، همواره این نیاز را مورد تهدید قرار داده و زندگی و حیات موجودات را به مخاطره می اندازد. در برخی روایات، امام و حجت الهی، عامل امنیت زمین و اهل آن دانسته شده است و محبت خداوند و امام معصوم، مانع از آن است که مردم به سبب گناهانی که انجام می دهند به عذاب الهی گرفتار آیند و طومار اهل زمین و حیات اهل زمین آن در هم پیچیده شود(47). چنانکه قرآن کریم در منافع وجودی پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: « تا تو ای پیامبر در میان مردم هستی خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد».48
و امام مهدی (عج) خود فرموده است: «و اِنّی لاَمانٌ لِاَهلِ الارض… ؛ من سبب ایمنی بخشی از بلاها برای اهل زمین هستم».(49)
نتیجه گیری
پس از انجام این پژوهش، یک محقق ژرف نگر، اولین نکته ای که باید در جهت ابهام زدایی ازاین مسأله که امام غایب چه سودی به حال جامعه اسلامی ومسلمانان دارد، مورد توجه قرار دهد،تصریح احادیث معتبر به ناگهانی واقع شدن ظهور امام مهدی (عج) است که یکباره و بدون تعیین زمان مشخص رخ خواهد داد و اثر این فکر این است که هر نسلی از امت اسلامی در هر عصری چشم به راه ظهور دفعی پیشوای وعده داده شده خدا هستند و خود حالت منشأ فواید و خیراتی برای امت اسلامی است.
این حالت انتظار هر مؤمنی را به سوی پایداری و مقاومت درامر دین داری و تقیّد به دستورات شرعی و دوری از ظلم به دیگران و غصب حقوق آنان فرا می خواند، زیرا درحکومتی که پس از قیام به دست ایشان برپا می شود حق مظلوم از ظالم گرفته می شود و همین احساس نیاز امت به وجود حکومتی مقتدر در جامعه عامل بازدارنده نیرومندی محسوب می شود که جلوی ارتکاب جرائم را سد می کند، زیرا آنچه که باعث طولانی شدن غیبت امام زمان می باشد، گناهان امت است، زیرا هنوز شرایط برای قیام حضرت فراهم تگردیده است.
اما می توان در پایان به این نتیجه رسید که در ایام غیبت هم اگر چه خورشید درخشنده ی وجود مقدس حضرت مهدی (عج) در پشت ابرهای غیبت قرار گرفته، اما نور لطف و محبتش بر همه جهانیان می تابد و تمام جهان هستی را دوام می بخشد، چرا که اگر ایشان نبودند جهان باقی نمی ماند، چراکه خداوند تمام عالم را به خاطر وجود آن حضرت آفریده است. به امید آن که خداوند هر چه از ایام غیبت ایشان باقی مانده بر ما ببخشد و در فرج و ظهور ایشان تعجیل نماید.
«اللهم عجل لولیک الفرج»
پی نوشتها
1- محمدی گیلانی، قرآن سنن الهی در اجتماع بشر، بی جا، سایه، چاپ اول، پاییز 75، صص11-12
2- صدر الدین صدر، المهدی، محمدجواد نجفی، تهران، اسلامیه، 1362، ص222.
3- عنکبوت(29)، آیه (2و1).
4- علیرضا، رجایی تهرانی، موعد قرآن، قم، خادم الرضا، چاپ پنجم، پاییز83، ص78.
5- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، قم، چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ اول، 1380، ج2، ص350.
6- توبه(9)، آیه33.
7- علی، سعادت پرور، ظهورنور، محمدجواد وزیری فرد، تهران، احیاء کتاب، چاپ سوم، 1381.
8- حرّ عاملی، اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج6، ص386.
9- علیرضا، رجایی تهرانی، ص72.
10- خدا مراد، سلیمیان، درسنامه ی مهدویت(2)، قم، نشر شهر، چاپ اول، 1387، صص73-72.
11- شهاب الدین، ذوالفقاری، مهدی شناسی، اصفهان، دارالتعلیم قرآن کریم، چاپ اول، پاییز 83، ص81.
12- ثقه الاسلام کلینی، اصول کافی، سید مهدی آیت اللّهی، تهران، جهان آرا، چاپ اول، 1386، ج2، ص142.
13- خدا مراد، سلیمیان، صص74-73.
14- همان، ص74.
15- همان، ص78.
16- حبیب الله، طاهری، سیمای آفتاب، قم، زائر، چاپ دوم، بهار84، ص112.
17- خدا مراد، سلیمیان،ص80.
18- همان، صص82 و81.
19- همان، صص84 و83.
20- مسعود، پورسید آقایی و…، درسنامه تاریخ عصر غیبت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ دهم، تابستان1386، صص184- 182.
21- خدا مراد، سلیمیان، صص89- 85.
22- شیخ طوسی، الغیبه،ص291.
23- محمد کاظم قزوینی، امام مهدی، علی کرمی و سید محمد حسینی، قم، نشرالهادی، چاپ چهارم، زمستان81، صص 336-335.
24- خدا مراد، سلیمیان، صص238-237.
25- حبیب الله، طاهری، صص123-122.
26- همان، ص126.
27- اسماعیل، رسول زاده، اسرار و فوائد وجود حضرت ولی عصر در زمان غیبت، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، 1361، صص15- 14.
28- مائده(5)، آیه101.
29- شیخ صدوق، ج1، ص537.
30- شیخ مفید، ده انتقاد و پاسخ پیرامون غیبت امام مهدی، محمد باقر خالصی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، پاییز76، صص58-56.
31- شیخ صدوق، ج2، صص162- 161.
32- جوادی آملی، امام مهدی موجود موعود، قم، اسراء، چاپ اول، 1387، ص171.
33- خدا مراد، سلیمیان، صص 52 و 50.
34- علامه مجلسی، بحارالانوار، ج52، ص113.
35- سید صدر الدین صدر، صص217- 216.
36- همان، ص217.
37- نیکو دیالمه، نعمت درپس پرده غیبت، فصلنامه انتظار 12 و 11، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، بهار و تابستان1383، صص206-209.
38- همان، ص214.
39- ثامر هاشم العمیدی، در انتظار ققنوس، مهدی علیزاده، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، تابستان 1379، صص 252- 249 و اسماعیل طبرسی نوری، النجم الثابت، بی جا، علمیه اسلامیه، 1347، ص458.
40- نهج الفصاحه( کلمات قصار حضرت رسول)، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1374، ص60.
41- مسعود، پور سید آقایی، میر مهر، قم، حضور، چاپ اول، 1382، ص167.
42- خدا مراد، سلیمیان، صص62 و 61.
43- شیخ مفید، صص 78- 77.
44- ابراهیم، امینی، دادگستر جهان، قم، شفق، 1381، ص159.
45- شیخ صدوق، ج2، باب 55، ج6، ص548.
46- محمدی ری شهری، میزان الحکمه، حمیدرضا شیخی، قم، موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، 1385، ج1، ح1286، ص389.
47- خدا مراد، سلیمیان، ص63.
48- انفال(8)، آیه 33.
49- شیخ صدوق، ج2، باب 45، ص 239.
فهرست منابع
* قرآن کریم
* نهج الفصاحه، کلمات قصار حضرت رسول (صلی الله علیه و آله وسلّم)، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1374.
1. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، قم، شفق، 1381.
2. پور سید آقایی، مسعود، درسنامه تاریخ عصر غیبت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چ دهم، تابستان 1386.
3. پور سید آقایی، مسعود، میر مهر، قم، حضور، چ اول، 1382.
4. جوادی آملی، امام مهدی موجود موعود، قم، اسراء، چ اول، 1387.
5. دیالمه، نیکو، نعمت در پس پرده غیبت، فصلنامه انتظار12و 11، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)، بهار و تابستان 1383.
6. ذوالفقاری، شهاب الدّین، مهدی شناسی، اصفهان، دارالتعلیم القرآن الکریم، چ اول، پاییز1383.
7. رسول زاده، اسماعیل، اسرار و فوائد وجود حضرت ولی عصر در زمان غیبت، تهران، اسلامیه، چ سومف 1361.
8. رجالی تهرانی، علیرضا، موعود قرآن، قم، خادم الرّضا، چ پنجم، پاییز 1383.
9. سعادت پرور، علی، ظهور نور، محمد جواد وزیری فرد، تهران، احیاء کتاب، چ سوم، 1381.
10. سلیمیان، خدا مراد، درسنامه ی مهدویّت (2)، قم، نشر شهر، چ اول، 1387.
11. صدر، صدرالدین، المهدی، محمد جواد نجفی، تهران، اسلامیه، 1362.
12. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، قم، چاپ و نشر دارالحدیث، چ اول، 80، 2 جلد.
13. طاهری، حبیب الله، سیمای آفتاب، قم، زائر، چ دوم، بهار84.
14. قزوینی، محمد کاظم، امام مهدی، علی کرمی و سید محمد حسینی، قم، نشر الهادی، چ چهارم، زمستان1381.
15. کلینی، ثقه الاسلام، اصول کافی، سید مهدی آیت اللّهی، تهران، جهان آرا، چ اول، 1386، 4جلد.
16. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، اسلامیه، چ پنجم، 1386، 110 ج.
17. محمدی گیلانی، قرآن و سنن الهی در اجتماع بشر، بی جا، سایه، چ اول، پاییز 1375.
18. محمدی ری شهری، میزان الحکمه، حمیدرضا، شیخی، قم، موسسه فرهنگی دارالحدیث، 1385، 14ج.
19. هاشم العمیدی، ثامر، در انتظار ققنوس، مهدی علیزاده، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چ اول، تابستان 1379.
فرم در حال بارگذاری ...